اگر هیچوقت سفر تنهایی را تجربه نکرده باشید، اولین سفر تنهایی تان حس و حالی عرفانی خواهد داشت.
خودتان را در معرض چیزهای تازه میگذارید. میتوانید در تنهایی و سکوت خودتان را کاملاً رها کنید. هر موقع که خواستید میتوانید استراحت کنید و هر وقت که هوس کردید میتوانید راه بیفتید.
اگر اشتباهی هم بکنید یا در قسمتی از برنامهها مشکلی پیش بیاید دیگر لازم نیست جوابگوی بقیه باشید. در هر لحظه میتوانید همان کاری را انجام بدهید که دلتان میخواهد.
هیچ ایرادی ندارد که گاهی دلتان سفر تنهایی بخواهد. هر کسی گاهی نیاز به قدری خلوت دارد.
البته سفر تنهایی خطرهایی هم دارد. اگر تنها سفر میکنید باید بیشتر نگران مسائل امنیتی باشید. برای این که به مشکل نخورید باید با آمادگی به سفر بروید و همیشه تصمیمات منطقی بگیرید.
احتمالاً مهمترین نگرانی هر کسی که تنها سفر میکند، امنیت است. در سفر تنهایی دیگر همراهی ندارید که موقع مشکلات حواسش به شما باشد. از طرفی کسانی که تنهایی سفر میکنند در برابر خلافکاران و کلاهبرداران آسیبپذیرترند. اگر مریض بشوید هم شرایط دشوارتری خواهید داشت.
از طرف دیگر الزاماً تعداد بالا به معنای امنیت بیشتر نیست. اگر فقط یک نفر باشید کمتر هم توی چشم خواهید بود.
سعی کنید نرخ کرایههای هر مسیر را بفهمید. تا حد ممکن از چند تاکسی نرخ کرایه را بپرسید تا سرتان کلاه نرود. هیچوقت بیگذار به آب نزنید و بدون طی کردن سوار نشوید چون ممکن است رانندهها از اطلاعات پایین شما خیلی راحت سواستفاده کنند. مخصوصاً اگر تنها باشید.
اگر اقامتگاه رزرو کردهاید، حتماً ساعت ورود و خروج را درست هماهنگ کرده باشید. اگر به هتل میروید هم حواستان باشد که پذیرش هتل در چه ساعاتی کار میکتد. خلاصه اگر مراقب نباشید ممکن است مجبور باشید شب را کنار خیابان بگذرانید.
به عقل خودتان اعتماد کنید. اگر خودتان را نمیتوانید به کاری قانع کنید یا اگر احساس خوبی ندارید، از آن کار بگذرید.
در چند جیب و کیف مختلف کارت شناساییهایتان را بگذارید.
اگر در شب بیرون میروید تا حد ممکن سعی کنید در مکانهای عمومی و روباز باشید.
زیاد از حد شجاعبازی در نیاورید و حواستان باشد که از چه مسیرهایی میگذرید.
سعی کنید تابلو نباشد! لازم نیست حتماً لباستان داد بزند که گردشگر هستید و بومی نیستید.
لباسهایی نپوشید که بیش از حد جلب توجه میکنند. جواهراتی که جلب توجه میکنند را هم کنار بگذارید.
اگر در جایی هستید که احساس امنیت نمیکنید، موقع پرسیدن آدرس، لازم نیست تابلو کنید که تنها هستید. مثلاً بگویید فلان پارک/کوچه/میدان کجاست با دوستم اونجا قرار دارم.
سعی کنید قبل از بیرون زدن از ویلا یا سوئیتی که اجاره کردهاید، حتماً نگاهی به مسیرها انداخته باشید. مسافرهایی که زیادی سرشان توی گوشی هست ممکن است بیشتر در معرض خطر باشند.
برنامهی سفرتان را با دوستانتان یا با خانوادهتان هماهنگ کنید و در طول سفر مدام از طریق موبایل، پیامک و حتی تماس تصویری در ارتباط باشید.
اصلاً آدم به سفر میرود تا با آدمهای جدید ملاقات کند. ولی زیادی معاشرت کردن هم خطرهای خودش را دارد. این که با شخصی صرفاً گپ بزنید، مشکل خاصی ندارد. ولی مثلاً کیف پولتان را پیش غریبهای نگذارید که ده دقیقه است با او آشنا شدهاید.
دقت کنید که معمولا کلاهبردارها از همه خوشبرخوردتر و گرمتر هستند. لازم نیست زیادی منفیباف باشید ولی به قول معروف مالت رو سفت بچسب ، دیگران رو دزد نکن.
از قدیم شنیدهایم که میگویند تنهایی غذا خوردن برای سلامتی خوب نیست. البته هیچوقت نفهمیدیم واقعاً دلیل علمیای پشت ماجرا هم هست یا نه. اما انگار یک اختلال روانشناسی وجود دارد که به این موضوع اشاره میکند. یعنی تکخوریهراسی یا solomangarephobia.
ماجرا این است که بیشتر کسانی که تنهایی سفر میکنند برایشان راحت نیست که تنهایی به رستوران بروند و در مکانهای عمومی غذا بخورند. کسی که دچار تکخوریهراسی باشد موقع تنهایی غذا خوردن در مکانهای عمومی دائم حس میکند که همه دارند پشت سرش حرف میزنند. هم توی فکرشان میگویند «نگاه کن ببین چه بدبخته داره تنهایی غذا میخوره.»
اما این مشکل هم راه حل دارد. مثلاً اینطور آدمها میتوانند با حرف زدن با پیشخدمتهای رستوران یکمقدار فضا را برای خودشان عادی کنند.
اگر در جایی غذا بخورید که آدمهای تنها مثل خودتان زیاد هستند تا حد خوبی این حس غریبگی کاهش پیدا میکند. مثلاً تا دلتان بخواهد آدم پیدا میشود که کنج کافه کتاب دستش گرفته و تنهایی نشسته قهوه یا عصرانه میخورد.
بعضی رستورانها مدل چینش میزهایشان طوری است که حریم خصوصیتان بهتر حفظ میشود و احساس نمیکنید در مرکز توجه هستید.
با خودتان یک مجلهای روزنامهای چیزی داشته باشید که از نگاه کردن به بقیه معذب نشوید. حتی میتوانید یک قدری سرتان را توی موبایل بکنید.
یک راه دیگرش هم این است که در همان ویلا، سوییت، اقامتگاه هر جا که هستید بمانید، و از بیرون غذا سفارش بدهید. اینطور کمتر درگیر مکافات میشوید.
چون تنها سفر میکنید، دلیل نمیشود که از غذایتان بزنید. بشینید حتی اگر دلتان خواست بعد از غذا چایی و دسر و هر چه دلتان خواست نوش جان کنید. نگذارید تکخوریهراسی سفر را کوفتتان کند.
وقتی تنهایی سفر میکنید از بس دنبال چیزهای مختلف میرود که ممکن است بدنتان کم بیاورد. هیج اشکالی ندارد گاهی برنامههای سفرتان را قدری شل کنید تا برای ادامهی راه جان بگیرید.
در سفرهای خارجی ممکن است پیدا کردن چند همزبان تا حدودی شارژتان کند. مثلاً پیدا کردن یک رستوران غذای ایرانی یا پاتوق ایرانیهای مهاجر.
ولی در هر شرایطی یک دوش آب گرم و استراحت کردن در یک اقامتگاه دلپذیر، میتواند شما را بسازد. ساخته شوید تا صبح از نو سفر تنهایی تان را استارت بزنید.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلم ها با موضوع سفر – ۲۲ فیلم که به شما انگیزهی سفر میدهند!
فراموش نکنید که بعضیها دوست دارد دلتان را بلرزانند. بعضیها تا میفهمند میخواهید به سفر تنهایی بروید، بدون توقف فقط میگویند اینکار را نکن. اینطور اصرار بیدلیل ممکن است حال شما را بگیرد. چون معمولاً کسانی این چیزها را میگویند که اصلاً به عمرشان سفر نرفتهاند. حالا چه گروهی چه تنهایی.
مثلاً من یادم میآید که عدهی زیادی به من نصیحت میکردند که به مناطق مرزی شرق ایران سفر نکنم. همه میگفتند خیلی خطرناک است و من خیلی دارم حماقت میکنم که به چنین سفری میروم. میپرسیدم خب اگر خودشان به آن مناطق سفر کردهاند، بگویند که بدیهایش چه بوده است. ولی همیشه جواب میدادهاند که هرگز خودشان به آنجا سفر نکردهاند.
خلاصه از همه نصیحت بگیرید ولی حرف همه را هم باور نکنید. سعی کنید خودتان بدون تعصب و پیشقضاوت تحقیق کنید و همیشه با مسافرهایی صحبت کنید که واقعاً قبلاً به آنجا رفتهاند. اینستاگرام و اینترنت پر از آدمهایی است که دوستدارند تجربیاتشان از سفرها را به اشتراک بگذارند.
برای هر چیزی آماده باشید. این بهترین نصیحتی است که قبل از سفر تنهایی میشود توی ذهن داشت.
همیشه یک مقدار تحقیق کنید تا اگر شرایط آنقدر خوب پیش نرفت راه نجات داشته باشید. همهی جاهایی که ممکن است بروید را فهرست کنید. بعد به ریسکهای هر قسمت از سفرتان فکر کنید تا برای کاهش مشکلات هر قسمت برنامهریزی کنید.
در حالت کلی میتوانید برای هر چیزی برنامهریزی کنید. میتوانید برای سفر به کرهی ماه هم برنامهریزی کنید.
ولی همیشه ممکن است حسابکتابتان بهم بخورد. یک موقعی به سفر میرود و کل برنامهریزیتان این است که هر چه پیش آید خوش آید. ولی یک موقع برنامهریزی کردهاید ولی یکدفعه به مقصد میرسید و میشنوید که کل مسافرخانهها پر هستند و اصلاً نمیدانید چه گلی بر سرتان بزنید. مخصوصاً اگر جیبتان هم خالی باشد و قرار بوده با کلی صرفهجویی سفر کنید.
پس تا آنجا که میتوانید انعطافپذیر باشید و خیلی خشک و مقرراتی به همهچیز فکر نکنید. با انعطافپذیری راحتتر با اتفاقهای غیرمتقربه راحتتر کنار میآیید. البته همیشه احتمالش هست که بهترین قسمتهای سفر را یکدفعه در آخرین لحظه کشف کنید.
اصلاً فرقی نمیکند که کجا میروید. همیشه توصیه میشود که دوستانتان و خانواده از ریز برنامههای سفرتان خبر داشته باشند. حتی اگر هنوز برنامههایتان قطعی نشده. به صورت منظم هم خبردارشان کنید که برنامهتان چه هست. مخصوصاً مواقعی که قرار باشد جایی بروید که برای چند وقت گوشیتان آنتن ندهد. موقع سفر هیچهایکری زیاد پیش میآید که در جایی معطل بشوید که دسترسی ارتباطی وجود ندارد. همیشه سعی کنید قبل از رفتن به چنین جاهایی، زمان تقریبی رسیدنتان را به آشناهایتان بگویید. که بدانند اگر تا کی خبری ازتان نشد باید نگران شوند و پلیس و بقیه را خبر کنند.
اگر پرواز میکنید همیشه شماره پروازتان را بهشان بگویید تا با هر حادثهای نگران نشوند. آدرس هتل، سوئیت، ویلایا اقامتگاهتان را بهشان بگویید. تا همیشه بدانند در مواقع اضطراری کجا باید سراغتان را بگیرند.
بعضی وقتها در طول سفر دچار دلپیچه میشوید. مخصوصاً بعد از غذا خوردن در رستورانهای بین راهی و … . ولی منظورمان از بددلی این نیست.
هر موقع که حس بدی نسبت به کسی پیدا کردید یا احساس کردید یک چیزی جور نیست، میفهمید که منظور از بددلی چیست.
این حس برای کسانی که تنهایی سفر میکنند، حکم قطبنما را دارد. این حس را جدی بگیرید و ریشههای حس بدتان را پیدا کنید.
لازم نیست حتماً کار خاصی کنید. هیچ ایرادی هم ندارد که روی هوا از چیزی بدتان آمده باشد. از طرفی خیلی هم نمیخواهد مته به خشخاش بگذارید. خودتان کمکم دستتان میآید که کی زیادی حساس شدهاید و کی از فضا حس ششمتان دارد نجاتتان میدهد. خلاصه توی رودربایستی نیفتید و جان خودتان را به در ببرید.
در عین این که تمام موارد بندهای قبل صادق هستند. ولی هر کسی که تنهایی سفر کرده میداند که مهم است که گاهی «پایه» باشید. اگر احساس کردید همهچیز خوب است و دلیلی برای منفیبافی وجود نداشت، گاهی باید دل به دریا بدهید تا به هبترین بخشهای سفر برسید.
اگر واقعاً همه چیز در ظاهر خوب بود هیچ ایرادی ندارد که اگر کسی به خانهاش دعوتتان کرد، دعوتش را بپذیرید. اگر چندتا کولهگرد در مسیرتان بودند هیچ ایرادی ندارد که باهاشان رفیق شوید و یک قسمتی از مسیر را با هم بروید. فقط قبلش به یکی خبر بدهید که دارید کجا میروید و چه کار میکنید.
بیشتر بخوانید: راهنمای سلامتی هیچهایکری در سفر
معمولاً جایی کسی به شما نمیگوید که سفر تنهایی چقدر ممکن است به شما زندگی کردن را یاد بدهد. اخبار و رسانه و اینترنت همیشه از جرم و جنایت حرف میزند و همه را میترساند.
ولی کسی از تجربههای بینظیر این مدل سفرها نمیگوید. بعد از چنین سفرهایی اعتماد به نفس میگیرید، محکم میشوید و مستقل بار میآیید. دیگر همیشه به کسی لازم ندارید که تکیهگاه شما باشد.
همین حالا اقامتگاه رزرو کنید، و دلتان را به دریا بگذارید. همیشه لازم نیست منتظر بقیه باشید. پیشمان نمیشوید. بهتان قول میدهم.
یکی از کارهایی که میتوانید موقع تنها سفر کردن انجام دهید اجاره اقامتگاه به صورت آنلاین است. اصلا فلسفه رزرو اقامتگاه در پینورست این است که فرقی نمیکند میخواهید چطور سفر کنید. تنهایی، دو نفره، خانوادگی یا همراه دوستان. مهم این است که بتوانید با خیال راحت و آسان و بهصرفه انتخاب کنید.
اصلا بگذارید داستان شکلگیری پینورست را برایتان بگوییم:
داستان از یک سفر دستهجمعی دوستانه به شمال شروع میشود. وقتی که پینورستیها دنبال جای بکری میگشتند که ده سال قبل پاتوقشان بوده اما به جایش با ساختمانهای تازه روبهرو شدند؛ ساختمانهای خالی با درهای بسته و با حفاظهایی که آن منطقه بکر را پنهان کرده بودند، بدون هیچ میزبانی که آنها را بپذیرد.
آنجا بود که تصمیم میگیرند چیزی بسازند که دیگر هیچ تکهای از بهشتهای روی زمین گم نشود و این همانجایی ست که پینورست وارد قصه میشود. پینورست یک سایت اجاره اقامتگاه هست که میتوانید انواع اقامتگاه را در آن پیدا کنید و رزرو کنید. از اجاره ویلا و آپارتمان مبله گرفته تا اقامتگاه بومگردی و کلبهجنگلی همگی در پینورست پیدا میشوند.
پس تردید نکنید. برای گسترش تجربه سفرتان هم که شده این تعطیلات را در یکی از اقامتگاههای ما به استراحت و تنهایی بگذرانید.
فکر کنم نویسنده حساب بشم و چندتا کار دیگه. خیلی عشق سفرم و پینورست داره نویسندگیم رو به سفربازیم گره میزنه.