بازدید
۶۷۹
اگر اهل پیادهروی باشید ممکن است چند تا از این نقاشیها پیدا کرده باشید. اسمش را هنر خیابانی گذاشتهاند. نقاشیهای دیواری ، آثار استنسیل و گرافیتیها و …
هنر شهری برای اکثر مردم جذاب است. میگویند مشاهدهی این آثار در سطح شهر باعث آرامش میشود. برای بعضیها پیدا کردن این نقاشیها یکجور ماجراجویی است.
ممکن است متوجه تغییر یکی از دیوارهای مسیر گذرتان نشده باشید. ممکن است کوچهی پشتی و راهپلهی رو به دری فکستنی برایتان مهم نباشد. این نقاشیها رد پای هنرمندانشان هستند.
در ادامه میتوانید با شش نفر از خالقان هنر خیابانی در تهران آشنا شوید.
ابرسک – هنرمند خاطرهها

طرحهای شابلونی ابرسک در تهران معروف هستند. اگر اهل تهرانگردی باشید حتماً آثار ابرسک یا ابراهیم اسکندری به چشمتان خورده. ابرسک به روش استنسیل بازیگران معروف و چهرهها و سمبلهای تهران را بر دیوارها میکشد.
گویا ابرسک با این کار قصد دارد تاریخچهی تهران را بر روی دیوارها حک کند. تا دیوارهای تهران تبدیل به حافظهی فرهنیگ مردمش شود.
این هنرمند در گالری آران نمایشگاهی به عنوان گزارش هواشناسی برگزار کرده بود.
چندین پروژه هم به سفارش شهرداری انجام داده که شاید به چشمتان خورده باشد. از جمله کیوسک خاطرهانگیز روبروی ادارهی مخابرات که یک مجسمه با گوشی تلفن در آن قرار گرفته. و البته صندوق پست روبروی موزهی ارتباطات با آن مجسمهی معروف در حال انداختن نامه.
شوآتیر – مونالیزا ساخت داخل

شوآتیر شخصیت مرموزی است که آثار استنسیل او بر روی دیوارهای تهران به چشم میخورد. تصویر تختی کشتیگیر محبوب ایرانی، مصدق نخستوزیر دوران پهلوی، و عباس کیارستمی کارگردان مشهور ایرانی.
یکی از آثار مشهور شوآتیر بازآفرینی مونالیزا است. خودش در بارهی اثر مونالیزا در ایسنتاگرام اینطور توضیح داده که: «دیدم مونالیزا گرونه . شاید نتونید بخریم . لوور دوره شاید نتونید بریم یه دونه ساخت وطن شو بزنم تو خیابونای تهرون واسه دل خودمون.»
بیشتر بخوانید: ۸ مسیر پیادهروی دوستداشتنی برای عشّاق شهر تهران
مهدی بادیهپیما – پهلوان زیر پل حافظ
مهدی بادیهپیما یکی دیگر از هنرمندان است که به سفارش شهرداری نقاشی دیواری میکشد.
یکی از کارهای بادیهپیما که سر و صدا کرد، درهای تخیلی ایستگاه شهید بهشتی و سعدی بود. این درهای استیکری طوری ساخته شده بودند که انگار به سرزمینهای خیالی راه داشتند. یا استیکرهای ابری که بالای نیمکتهای ایستگاههای مترو نصب شدهبودند. ابرها به سر مسافران نشسته وصل بودند طوری که انگار خیالاتشان توی ابرهاست.
یکی از مشهورترین نقاشیهای دیواری مهدی بادیه پیما نقاشی پهلوانی است که زیر پل حافظ را گرفته. این طرح سفارشی از سازمان زیباسازی شهرداری تهران بوده.
مانلی منوچهری – رویاهای دیواری

مانلی منوچهری هم هنرمندیست که به سفارش شهرداریها به دیوارهای تهران و سایر شهرستان رنگ و آب میبخشد.
منوچهری معمولاً نقاشیهایش را طوری پر از درخت و پرنده و اسب و مردم میکند تا عین رویا به نظر برسند.
نقاشیهای دیواری مانلی منوچهری شبیه دنیاهای تخیلیای هستند که میخواهند بر روی دیوارهای تهران زنده شوند.
در روزهای نوروز معمولاً تخممرغهای رنگارنگی در سرتاسر تهران به چشم میخورد که منوچهری هم یکی از هنرمندانی است که به رنگآمیزی این آثار کمک میکند.
بیشتر بخوانید: شب گردی در تهران – ۱۳ جای عالی برای تفریح شبانه در پایتخت
نگین احتسابیان – مونالیزای دماغ عملی
نگین احتسابیان هنرمندی است که با آثار رنگارنگش به دیوارهای سیمانی پایتخت جلا میبخشد.
نقاشیهای دیواری از روستاهایی آرام و تابستانی و تصاویری از اسطورهی درخت حیات.
اگر خیلی اهل پیادهروی در تهران باشید ممکن است مونالیزای ایرانی او را بر روی دیوارها شکار کرده باشید. مونالیزایی با دماغی عملی و گونههای کاشته شده!
میرزا – نقاشیهای دیواری به سبک غارنشینها
آثار میرزا معمولاً با رنگهای زمینی خلق میشوند. رنگهایی تیره و خنثی که در طبیعت موجودند. مثل طیفهایی از خاکستری، بژ، قهوهای و سبز و قرمز تیره.
سبک میرزا مخاطب را به یاد نقاشیهای غارنشینها میاندازد که به سبکی مدرن و سورئال کشیده شدهاند.
آدمهای نقاشیهای دیواری میرزا، طوری کش آمده و بیقوارهاند که انگار تنها هستند. ولی با این وجود هنوز وصلند و با دنیای بیرونشان ارتباط دارند.
برای پیدا کردن آثار میرزا باید حسابی در قسمتهای مرکز تهران قدم بزنید تا ردپای او را بر دیوارهای خیابان طالقانی، خیابان میرزای شیرازی و … ببینید.
سفارت سابق آمریکا که بعد از انقلاب به لانه جاسوسی معروف شده است، به خاطر نقاشیهای دیواریاش معروف است. خیلی از توریستهای خارجی که به ایران میآیند تاکید دارند با این دیوار عکس یادگاری بگیرند.
البته این نقاشیهای دیواری در چهلمین سال تصرف سفارت آمریکا، از نو طراحی شدند. طرحهایی ضدآمریکایی که با رنگهای پرچم آمریکا کشیده شدهاند.
بلک هند – شورشی و بدون مرز

بلک هند هم یکی از گرافیتی کارهای تهران است که خودش را بنکسی ایران معرفی میکند. او هم مثل بنکسی ناشناس است و دقیقاً معلوم نیست واقعاً یک نفر است یا نام مستعاریست برای گروهی از هنرمندان.
بلک هند را به طرحهای انتقادیاش میشناسیم. آثاری با کنایههای اجتماعی و سیاسی به موضوعاتی مثل نفت، محیط زیست، فروش کلیه و مساله غزه.
سال ۹۴ بلک هند در یک خانه تاریخی (که در حال تخریب بود) نمایشگاهی از آثارش برگزار کرد. آن زمان راهروها و اتاقهای این خانه پر از گرافیتی و طرحهای مفهومیای در مورد محیط زیست ایران (مخصوصاً یوزپلنگ ایرانی) و البته وضعیت هنر و اجتماع شد.
در مصاحبهای از بلک هند نقل شده است که «من ترجیح میدم آثارم رو همون مردمی ببین که خیلی اینطور چیزها رو جدی نمیگیرن. احساس میکند که دیوارهای شهر من، بوم نقاشی هستن. شهر بزرگترین گالریه و بیشترین مخاطب رو هم داره.»
محمدرضا ایدرم
فکر کنم نویسنده حساب بشم و چندتا کار دیگه. خیلی عشق سفرم و پینورست داره نویسندگیم رو به سفربازیم گره میزنه.