این مطلبی که الان میخواهید بخوانید درباره کوهنوردی است و بهطور خاصتر میخواهیم در مورد تجهیزات و وسایل کوهنوردی که به شما کمک میکند تا مثل یک حرفهای کوهنوردی کنید صحبت کنیم.
البته شاید با خودتان بگویید که من خودم به کوه و طبیعت میروم و کوله، کفش و لباس مناسب هم دارم. ولی شاید خیلیها اطلاعات کافی نداشته باشند یا فقط در مورد بعضی از وسایل کوهنوردی مطالب را جسته و گریخته از همسفرهایشان شنیده باشند یا با چرخ زدن در اینترنت و فروشگاههای مجازی و فروشگاههای سطح شهر، اسم بعضی از وسایل را شنیده باشند.
پس در ادامه در این مطلب پینورستبا ما همراه باشید تا به بهانه روز جهانی کوهستان (20 آذر) به طور مفصل وسایل کوهنوردی را معرفی کنیم.
داستان کوهنوردی من
خب بیش از 15 سال است ک من طبیعتگردی و کوهنوردی میکنم و راهنمای طبیعتگردی هم هستم. یک سری از دورههای مربی کوهستان را هم گذراندهام. در این سالها حوادث زیادی که حتی منجر به فوت کوهنوردها شده را دیدم، شرایط سخت آبوهوایی را تجربه کردم و هم خاطرات زیادی را از دوستان در این زمینه شنیدم و در کتابها خواندم.
فکر میکنم با خواندن این مطلب آگاهی شما نسبت به قبل حداقل در مورد وسایل کوهنوردی کمی افزایش پیدا کند که خودش باعث کمتر شدن حوادث میشود و خاطره خوبی را از طبیعت برای خودتان و اطرافیانتان به جا میگذارید.
بد نیست بدانید که وسایل کوهنوردی علاوه بر ایجاد راحتی درواقع باعث ایمنی بیشتر در برنامه برای کوهنورد میشوند و جان و سلامت شما بیشتر در امان است. پس بهتر است به این وسایل به عنوان وسایل شیک و لوکس نگاه نکنید و آنها را به عنوان الزامات کوهنوردی که میتوانند جان شما را نجات دهند بشناسید.
اگر چه الان قیمت خیلی از این وسایل بالا رفته و احتمالا امکان خرید همه آنها با هم برای همه وجود ندارد. ولی میشود که بهتدریج این وسایل را تهیه کرد و البته به نسبت وسایلی که داریم برنامه مورد نظرمان را انتخاب کنیم.
باز هم در نظر داشته باشید که با وجود داشتن بهترین وسایل باز هم یک خطای انسانی مثل یک تصمیمگیری اشتباه، گوش نکرد به حرف سرپرست برنامه یا غرور و اعتمادبهنفس کاذب میتواند منجر به حادثه شود. حالا با یک داستان واقعی شروغ میکنم که موضوع برایتان قابل درکتر شود.
تقریبا یک هفته پیش بود که یکی از دوستان قدیمیام که حدود 10 سال پیش با هم به کوه میرفتیم طبق معمول زنگ زد برای احوالپرسی و گفت: «هنوز هم کوه میروی؟» گفتم: «کموبیش». گفت: «ولی من از وقتی درگیر زندگی شدم نمیرسم که کوه بروم و فعالیت بدنیام هم خیلی کم شده است. این را هم گفت که چند روز پیش یکی از همکارها بعد از چند وقت به دفتر ما آمد. سر صحبت باز شد و موضوع رسید به کوه و گفت من هر هفته کوه میروم و چند وقت پیش (یعنی اوایل تابستان امسال) هم رفتم دماوند».
دوست من از همکارش در مورد اینکه با باشگاه یا گروه کوهنوردی خاصی یا با دوستانش به کوهنوردی میرود و چه وسایلی دارد سوال پرسیده بود. جوابی که شنیده بود آنقدر براش عجیب بود که شاید برای همین یاد من افتاده بود و به من زنگ زده بود!
میتوانید حدس بزنید که همکارش چه جوابی داده بود؟ «من تنها به کوه میروم و وسیله خاصی هم ندارم. حتی کفش کوه معمولی (hiking boots) و بهتازگی عصای کوهنوردی (trekking poles) خریدم و تا قبل فقط یک چوب میگرفتم دستم. با خودم هم هیچ خوراکیای نمیبرم و برای ناهار به خانه برمیگردم. همینطوری هم به کوه دماوند رفتم.
آنقدر از این و آن پرسیدم چطوری میتوان به قله رفت که تو بارگاه ۳ (پناهگاهی در مسیر جنوبی صعود به قله دماوند در ارتفاع حدودا 4200 متری) یک گروه گفت ما داریم به قله میرویم و سرپرستشان هم به من گفت که میتوانی پشت سر ما بیایی.
رفتیم تا به تپه گوگردی رسیدیم. از آنچایی که استشمام گوگرد برای انسان بد و مضر است، سرپرست گروه بهخاطر جهت وزش باد که باعث میشد گاز گوگرد به سمت ما بیاید گفت با این باد و میزان گوگرد در حال حاضر نمیتوانیم از این بالاتر برویم.
من هم گفتم که حالم خوب است و از کدام سمت باید بروم تا به قله برسم؟ سرپرست چند نفر دیگر را به من نشان داد. من از آنها جدا شدم و با افراد جدید به سمت قله حرکت کردم. رسیدم به قله و برگشتم که دیدم سرپرست گروه دارد برمیگردد پایین. عکس یادگاریام از قله را نشانش دادم و گفتم خداحافظ».
با توجه به تجربه صعود خودم به قله دماوند از دوستم پرسیدم: «خب این همکار شما سالم برگشت؟ وقتی حتی کفش کوهنوردی هم نداشته». گفت: «نه، چون کفش مناسب نداشته وقتی به پایین برگشته ناخن شست پایش خیلی درد گرفته و کبود شده بوده. بعد آن هم کلا ناخن پایش افتاده». من بعد از شنیدن این حرف با خودم گفتم: «خدا را شکر که آسیب بیشتری به او نرسیده چون با این شرایط کبود شدن و افتادن ناخن شست پا کمترین چیزی بود که میتوانست پیش بیاد».
این داستان واقعی را گفتم که اگر کسی از دوستان و آشنایان یا افرادی که بعدا شاید ملاقات کنید به شما گفت من به فلان قله رفتم و حتی نگفت صعود کردم یا تا قله رفتم، خیلی احساس ناتوانی و حسرتبه شما دست ندهد، چون معلوم نیست اصلا چجوری و با چه شرایطی به قله رفته است.
البته این را هم بگویم که متاسفانه بعضی افراد هم هستند که هم تجربه دارند و هم وسایل؛ ولی گاهی دچار غرور میشوند و اینجاست که برای بعضی از این آدمها آخرین لحظات زندگی رغم میخورد و بهخاطر غرور بیجا برایشان حادثه پیش میآید.
بهقول قدیمیها سرشان میخورد به سنگ ولی دیگر خیلی دیر است؛ چرا که در بعضی از رشتهها و موقعیتها اولین اشتباه میتواند آخرین اشتباه باشد. من یک دوستی داشتم که در اردوهای تیم ملی کوهنوردی رده جوانان شرکت کرده بود و میگفت: «کوهنوردی مثل رانندگی میماند؛ غرور یعنی ته خط».
بگذارید اول کمی در مورد چند تا اصطلاح صحبت کنیم که ما در فارسی به همه آنها میگوییم «کوهنوردی». در واقع اگر بخواهیم درستتر بگوییم باید گفت کوهپیمایی، پیمایش و کوهنوردی.
کوهپیمایی
کوهپیمایی (hiking) در دل طبیعت است و خیلی از برنامههای کوهنوردی ما در این دسته قرار میگیرد. چون در مسیرهای مشخص که در کوهنوردی به آنها پاکوب (trail/footprint) میگویند انجام میشود و معمولا هم یک روزه است. همان برنامههای طبیعتگردی یا بهقول بعضیها گلگشت در این دسته قرار میگیرد.
پیمایش
پیمایش (trekking) از کوهپیمایی سنگینتر است و مسیر مشخصی مثل پاکوب را دنبال نمیکند و از بیراهه عبور میکند. در پیمایش احتمالا مسیر طولانیتر در بیش از یک روز همراه با دو یا حتی چند شبمانی را طی میکنیم. حتی ممکن است چند قله را هم صعود کنیم تا از نقطه اول به نقطه دوم برسیم. طبیعتا در این مدل برنامه وسایل بیشتری همراه دارید و کولهتان بزرگتر و سنگینتر است.
کوهنوردی
اصطلاح سوم mountaineering یا mountain climbing است که واقعا به معنای کوهنوردی است. تو mountaineering که کار تخصصیتری است خیلی بیشتر با برف و یخ و سنگ و صخره و ارتفاع و وسایل فنی و صعودهای چند روزه سروکار داریم و حتما قصدمان رسیدن و صعود به قلهای مرتفع است. مدت زمان mountaineering در بعضی مواقع مثل برنامههای کوهنوردی در هیمالیا ممکن است چند هفته هم طول بکشد.
تجهیزات و وسایل کوهنوردی
خب حالا برویم سر وسایل کوهنوردی؛ البته وارد وسایل تخصصی سنگنوردی (rock climbing)، یخنوردی (ice climbing) و صعودهای تخصصی زمستانه (expedition high altitude) نمیشویم.
کفش کوهنوردی
همانطور که احتمالا شنیدهاید، پا قلب دوم است. پس اولین مورد در وسایل کوهنوردی کفش مناسب است. کلا برای انجام این ورزش یا هر فعالیتی که مستقیما با راه رفتن ارتباط دارد باید اهمیت زیادی به کفش داد.
کفش کوه مدلهای مختلفی با توجه به نوع کاربرد و البته تکنولوژی ساخت دارد. قدیمها همه کفشها دستی تولید میشد و کفی را به بدنه کفش میدوختند. ولی امروزه بیشتر در کارخانه و با پرس، کفی کفش که بخشی از آن پلاستیک تزریقی است به بدنه کفش متصل میشود و حالت یکپارچه پیدا میکند تا هم آببندی بهتر و هم اتصال قویتر و طول عمر بیشتری داشته باشد.
بعضی از کفشها مخصوص کوهنوردی روی برف هستند. یعنی به کفشان برف نمیچسبد و این امتیاز خیلی بزرگی است. ولی اگر با همین کفش روی آسفالت و سنگ راه برویم سریع عاجهای کفش خورده میشود. حتی چون این کفش کف غیرقابل انعطافی (rigid) دارد و از قسمت پنجه پا در حرکت خم نمیشود، ممکن است به پا آسیب بزند.
فعلا کاری با این کفشها که قابلیت نصب یخشکن که نوعی وسیله فلزی به نام کرامپون (crampon) است را دارند نداریم. این کفشها معمولا دولایه (پوش) داخلی و خارجی دارند. یعنی انگار یک کفشی مثل کفش کشتی درون کفش کوه اصلی که کف آن غیر قابل انعطاف است قرار میگیرد. این کفشها برای صعودهای زمستانه یا ارتفاعهای بالا یا یخنوردی (بهخاطر امکان نصب کرامپون) مناسباند.
معمولا کسی که حرفهای است به سراغ این کفشها میرود. به این کفشها که قیمت بالایی هم دارند high-altitude expedition میگویند. اگر بخواهم مثال سادهتری بزنم یک چیزی مثل کفش اسکی ولی به گونهای که بتوان با آن هم راه رفت و هم صعود کرد.
خب میرویم یک مرحله پایینتر یعنی کفشی که در ارتفاعات پایینتر ولی جاهایی که برف وجود دارد و زمانی که برنامه هم چند روزه است و برای راه رفتن زیاد با کوله سنگینی که همراهمان داریم مناسب باشد. در بازار به این کفشها اصطلاحا میگویند کفشهای زمستانه؛ یعنی کفشهایی که برای ارتفاع حدود 4000 متری مثل توچال در فصل زمستان مناسباند.
این کفشها مثل کفشهای قبلی خیلی قیافه عجیب و غریبی ندارند و یک لایه (پوش) دارند. ولی مشخص است که برای برنامههای سبک هم طراحی نشدهانذ و ظاهر متفاوتتری دارند. این کفشها امکان نصب کرامپون را دارند. ولی شاید بهجای دو زائده برای فیکس کرامپون در جلو و عقب کفش (automatic crampon) فقط یک زائده در عقب کفش (semi-automatic crampon) را داشته باشند.
کف این کفشها قابلیت انعطاف ندارد چون زیر کفش کرامپون نصب میشود و به کفی کفش هم برف نمیچسبد. فیکس شدن کرامپون این مدل با مدل قبلی متفاوت است و از جلو حالت یک تسمه از پلاستیک خاص روی پنجههای کفش میافتد.
این کفشها از مدل قبلی به دلیل تک پوش بودن سبکتر هستند، گرمای پا را هم خوب حفظ میکنند و قابلیت نصف کرامپون هم دارند. این کفشها در صعودهای زمستانی با توجه به شرایط کشور ما طرفدارهای زیادی دارند. البته برای صعودهای زمستانی در اوج سرما به قلههای مثل دماوند، سبلان و علم کوه شاید این کفش هم ضعیف باشد و مدلهای قبلی مناسب باشد. درست است که میشود کفش دو پوش هم خرید و استفاده کرد ولی رابطه منطقی بین حفاظت از پا، راحتی و کارایی باید برقرار باشد.
حالا اگر همین برنامه چند روزه سنگین را در غیر از فصل زمستان برویم و حتی کمی برف هم باشد ولی نیاز به کرامپون نباشد از کفشهایی که کرامپون روی آنها نصب نمیشود استفاه میکنیم. این کفشها در بازار بهعنوان کفش backpacking شناخته میشوند. ظاهر این کفش خیلی به کفش تک پوش کرامپونخور شبیه است ولی کف کفش کمی قابلیت ارتجاعی دارد.
یک سطح پایینتر برویم یعنی کفش کوهی که میتوان با آن در برف و گل و بارون رفت و ضد آب است. البته معمولا برای راه رفتن روی برف فقط تا چند ساعت مثلا یک نصفه روز مناسب است و بعد دیگر کارایی لازم را ندارد. با این کفش میتوان به برنامه چند روزه کوهنوردی رفت ولی نه ارتفاع زیادی که برف هم روی زمین است. در بازار به این مدل کفش اصطلاحا چهار فصل میگویند.
این کفش تا حد برف سبک و چند ساعت ماندن در ارتفاعی مثل شیرپلا و کلکچال مناسب است. کمی کف این نوع کفش منعطف است ولی نه مثل یک کفش چرمی مجلسی که کفشهای trekking هستند.
نوع بعدی کفشی است که برای طبیعتگردی و کوهپیمایی سبک مناسب است و وزنش خیلی سنگین نیست. کف کفش منعطفتر است و دوخت و تکهدوزیهای بیشتری روی کفش میبینید. شاید ساق کوتاهتری هم داشته باشد و زیاد هم ضد آب نیست. این کفشها اصطلاحا تابستانه هستند و کفش hiking یا light trek نامیده میشوند.
آخرین رده هم کفشهایی هستند که از کتانی ورزشی مقاومتر هستند ولی ظاهرشان به کتانی شبیه است. شاید نیمساق کوتاهی داشته باشند و برای راهپیمایی در مناطق غیر شهری مثل ارتفاعات پایین کوه و تپه و دامنه که شیب خیلی کمی دارند مناسب است.
این کفشها قابل انعطاف هستند ولی زیره آنها از کتانی معمولی ورزشی کمی سفتتر و ضخیمتر با شیارهای بیشتر برای اصطکاک با رویه محکمتر ساخته شده است. معمولا یک پوشش نواری شکل از مواد لاستیکی برای تقویت روی جلو کفش قرار داده شده تا اگر پا به سنگ یا مانعی برخورد کرد کفش پاره نشود. این نوع کفش approach نام دارد. یک مدل کفش که خیلی شبیه به این مدل است trail running نام دارد و کاربرد اصلیاش ورزش و دویدن در طبیعت در یه مسیر مشخص هست.
نکته: خوب است همیشه یک بند کفش اضافه هم همراهتان باشد تا اگر بند کفش به هر دلیلی مثل گرفتن به سنگ یا حتی کهنه بودن پاره شد بتوانید از آن استفاده کنید.
کولهپشتی کوهنوردی
وسیله بعدی کولهپشتی است که آن هم به نیاز شما بستگی دارد. کولهپشتی را بر اساس حجمی که داخلش جا میگیرد و با واحد لیتر (یکی از واحدهای اندازهگیری حجم) دستهبندی میکنند. در بازار این تقسیمبندی سادهتر هم شده؛ نیم روزه، یک روزه و چند روزه.
مثلا برای یک برنامه تابستانی یک روزه تا ارتفاعی که برف نیست و هوا هم خوب است، شما به یک کوله در حد و اندازههای کوله لپتاپ که تقریبا 15 لیتر است و وسایلی مثل بادگیر، کلاه آفتابگیر، عینک آفتابی، کرم ضد آفتاب، کیف کمکهای اولیه، قمقمه آب بزرگ (حداقل 5/1 لیتری)، وسایل شخصی و خوراکیهایتان بهراحتی در آن جا میشود نیاز دارید.
حالا اگر بخواهید همین برنامه را در فصل زمستان داشته باشید به کلی وسایل دیگر هم نیاز دارید و حداقل باید یک کوله 25 تا 30 لیتری داشته باشید. معمولا بزرگترین کولهها که در زمستان برای برنامههای چند روزه استفاده میشوند حدود 90 لیتر حجم دارند.
کولهها بر اساس نوع برنامه هم تقسیمبندی میشوند؛ مثل کوله حمله، طبیعتگردی، سنگنوری، یخنوردی، غارنوردی و امداد و نجات. شاید برایتان این سولا پیش بیاید که فرق این کولهها با هم چیست؟
کوله حمله که اسمش سوال برانگیزتر از بقیه است به کوله کوچک و سبکی که قابل جمع شدن است گفته میشود. این کوله در صعودهای چند روزه بعد از استقرار در کمپ یا زمانی که دیگر آخرهای صعود است و قوای جسمانی را برای صعود و نه حمل کولهبار ذخیره کردید بهکار میآید.
این کوله کوچک که شاید حجمش زیر 5 لیتر و حتی 3 لیتر باشد برای بردن ضروریترین وسایل مثل آب، هدلامپ (head lamp) برای مواقع ضروری، دستکش، کلاه و کیف کمکهای اولیه انفرادی و چند تا وسیله کوچک دیگر استفاده میشود تا سبکتر و سریعتر بتوانید به سمت قله حرکت کنید، طبق زمانبندی به قله برسید و برگردید.
کوله طبیعتگردی معمولا جیبهای بیشتری دارد و مثل کوله کوهنوردی خیلی باریک نیست. در مورد کوله کوهنوردی اینطور فرض میشود که از مسیرهای باریک یا میان صخره میخواهید رد شوید و نباید کوله و وسایلش از عرض شانهها بیرون بزند تا از هرجایی که رد شدید کوله یا وسایلش به جایی گیر نکند. به کوله طبیعتگردی وسایل بیشتری میتوان آویزان یا متصل کرد.
طراحی کوله کوهنوردی بیشتر بر اساس ارگونومی است و قابلیت تنظیمات بندهای شانه و کمر و همینطور ارتفاع بین بند کمر تا بندهای شانه وجود دارد تا بتوان مدت زمان بیشتری بدون اینکه احساس خستگی کنید یا به بدنتان فشار بیاید آن را حمل کنید.
به این نکته هم توجه کنید که کولههای خانمها و آقایون با هم تفاوت دارد و در غیر این صورت خستگی و فشار بیشتری روی کمر و شانه و لگن حس خواهید کرد. معمولا در کوله کوهنوردی مثل کولههای معمولی با زیپ بسته نمیشود. از بالای کوله یک تکه مثل یک سرپوش روی کوله میآید و با یک یا دو سگک پلاستیکی به تسمههایی که به بدنه کوله متصل هستند بسته میشود.
این را هم اضافه کنم که پوشش روی کوله یا همان کاور برای زمان بارندگی کاربرد دارد تا کوله خیس نشود. البته افراد زیادی همیشه از کاور استفاده میکنند تا کولهشان کثیف نشود.
دیگر زیاد وارد تفاوت بین کولههای دیگه نمیشوم. فقط بدانید کوله غارنوردی شبیه به یک کیسه بکس است. خاصیت اصلی این نوع کوله ضد آب بودن و مقاومت جنس رویه در برابر ساییدگی موقع رد شدن از دالانها است.
لباس
حالا میرسیم به بخش پوشاک که شامل بالاتنه و پایینتنه است. بالاتنه در زمستان معمولا از سه بخش اصلی تشکیل میشود؛ لایه زیرین (base layer)، لایه میانی (Mid layer) و لایه بیرونی (outer layer).
لایه زیرین جذب است و باید دوخت و جنسش طوری باشد که باعث محدودیت حرکتی نشود. لایه میانی مثل همان لباسهای بافتنی است که زمان بچگی میپوشیدیم. با این تفاوت که هم سبک و هم خیلی گرمتر است؛ مثل سوییشرت و لباسهای جنس پلار.
لاله رویی هم معمولا از جنس نوعی پارچه خاص است که با کمک تکنولوژی قابلیت تنفس برای خارج شدن رطوبت بدن حاصل از تعریق و در عین حال ضد آب و ضد باد پیدا کرده است. حفظ گرمای بدن و همچنین خیس نشدن بدن در اثر تعریق در کنار سبک بودن همه از موارد مهمی است که باعث میشود صعود راحتتری داشته باشیم.
در صعودهای زمستانی برای حفظ گرمای بدن و زمانی که باران و برف نمیبارد از یک نوع کاپشن مخصوص هم استفاده میشود که به آن کاپشن پر یا کت پر گفته میشود. این کاپشن در عین سبکی به دلیل پر شدن با پرهای نازک حسابی گرم است.
در مورد پایینتنه هم این داستان درست است. ولی معمولا لایه میانی و بیرونی با هم ترکیب شدهاند و درواقع پوشیدن بیش از دو لایه عملکرد حرکتی را کاهش میدهد. حتی گاهی یک شلوار ضدآب با قبلیت تنفس با لایه داخلی گرم هم کفایت میکند.
در تابستان از لباس کوهنوردی یا نخی آستین دار (long sleeves) با رنگ روشن و کلاه لبهدار برای حفاظت پوست از نور خورشید و اشعه UV و شال نخی رنگ روشن برای حفاظت از گردن یا دستمال گردن استفاده میشود. معمولا یک کلاه یا هدبند و بادگیر سبک هم در کوله میگذاریم تا اگر هنگام استراحت بین مسیر که بدن ما در اثر فعالیت بدنی کمی خیس شده و احتمال سرما خوردن یا حتی تغییر وضعیت هوا هست، از آن استفاده کنیم.
جوراب
جورابهای کوهنوردی به تابستانه و زمستانه و ساق معمولی و ساق بلند که تا زیر زانو میآید تقسیم میشوند. جوراب کوهنوردی حتی تابستانهاش کلفتتر از جورابهای معمولی است و در زمستان گاهی نیاز به پوشیدن دو جوراب است. بنابراین موقع خرید کفش باید حتما از فروشنده جوراب کوه بگیرید یا با خودتان ببرید که با آن کفش را تست کنید. در غیر این صورت کفش برای شما کوچک خواهد بود.
در ضمن سعی کنید همیشه یک جفت جوراب اضافه همراهتان باشد. چون یک جوراب خیس باعث میشود تا زمانی که آن را از پا دربیاورید احساس سرما کنید و حتی در تابستان هم پایتان در کفش راحت نباشد.
گتر
در زمستان برای جلوگیری از رفتن برف به داخل کفش و همینطور خیس نشدن ساق پا و حفظ گرما از یک پوشش به نام گتر (Mountaineering Gaiters) استفاده میشود. گتر از روی کفش تا زیر زانو را میپوشاند و مدلهای مختلفی هم دارد.
گتر برای راحتی باز و بسته شدن معمولا به صورت زیپدار است و با یک تسمه و سگک فلزی شبیه به کمربند به زیر کفش بسته شده تا موقع راه رفتن ثابت بماند و بالا نیاید.
کلاه طوفان
میدانید بیشترین میزان هدر رفت گرمای بدن از کجاست؟ سر و گردن. به همن دلیل و همینطور حساس بودن بینی، گونهها و لب به سرمازدگی، پوششی سرتاسری با کلاه وجود دارد که تا گردن میآید و اسمش کلاه طوفان است.
در مواقعی که برف و باران ببارد کلاه کاپشن کوهنوردی که کاملا روی سر ثابت میشود و قابل تنظیم است روی کلاه طوفان قرار میگیرد.
دستکش
برای پوشاندن دستها در زمستان از دستکشهای دو لایه استفاده میشود که دو نوع دارد؛ پنج انگشتی و دو انگشتی. در سرمای زیاد بیشتر از دستکش دو انگشتی (Mitten) استفاده میکنند. لایه داخلی از مواد گرم کننده برای حفظ دما و لایه خارجی ضد آب و ضد باد است.
اگر هوا خیلی سرد باشد و شرایط نامساعدی مثل طوفان و کولاک پیش بیاد، یک لایه زیرین (بیس) هم میشود همراه با دستکش استفاده کرد؛ برای مثال از دستکشهای نخی سفید که در داروخانهها موجود است میتونید استفاده کنید.
شاید باورش سخت باشد ولی همین یک لایه نازک تاثیر خیلی زیادی روی حفظ گرمای انگشتان دارد. این دستکشهای نخی یا مشابه آنها که پنجه ندارند (مثل دستکش دوچرخهسواری) در تابستان برای جلوگیری از آسیب دیدن پوست دست در اثر تابش نور استفاده میشود.
عینک
حساسترین قسمت صورت ما یعنی چشمها در تابستان با عینک آفتابی و در زمستان بسته به شرایط با عینک آفتابی مخصوص کوهنوردی یا عینک طوفان (goggles) که شبیه به عینک اسکی است پوشانده میشود. این عینک آفتابی مخصوص بخار نمیکند و دسته پلاستیکی دارد. چرا که دسته فلزی عینک آفتابی معمولی در سرمای شدید میتواند به پوست بچسبد و باعث جراحت و کنده شدن پوست شود. اطراف این نوع عینک پوشیدهتر و قالب صورت است.
یادتان باشد یکی از عوارض شایع بین کوهنوردانی که در زمستان از عینک آفتابی استفاده نمیکنند مشکلی به نام برفکوری است. برفکوری درجات مختلفی دارد و حتی میتواند باعث صدمات جبران ناپذیر به دستگاه بینایی شود. علت اصلی آن هم انعکاس نور خورشید توسط سطح پوشیده شده با برف است. به همین دلیل در زمستان عینک آفتابی کوهنوردی خیلی ضروریتر از تابستان است.
سعید کنید همیشه عینک را با بندش (sunglass straps) استفاده کنید تا گم نشود یا نیاز نباشد که مدتی دنبال آن بگردید.
عصای کوهنوردی
عصای کوهنوردی (Trekking poles) که باتوم کوهنوردی هم نامیده میشود تاثیر زیادی در کم کردن فشار روی زانوها مخصوصا در هنگام فرود و حفظ تعادل مثلا موقع رد شدن از رودخانه یا یک گذرگاه و مسیر باریک کوهستانی دارد.
این عصاها در دو مدل فنردار و بدون فنر ساخته میشوند. برخلاف تصور همه مدل بدون فنر آن ایمنی بیشتری را ایجاد می کند. جنس این عصاها در بیشتر موارد از آلومینویم با دسته پلاستیکی و نوک آن از مواد مصنوعی با سختی بالا جهت جلوگیری از سایش در اثر برخورد با سنگ و خاک است. در ساخت مدلهای جدیدتر گاهی از کربن فشرده هم استفاده میشود.
حتما موقع استفاده محافظ لاستیکی روی نوک عصا را بردارید تا نوک تیز عصا کاملا با زمین درگیر شود. در واقع محافظ لاستیکی برای این است که موقع جابجایی نوک تیز عصا به کوله یا حتی خودمان ودیگران برخورد نکند و آسیب نزند.
به این نکته هم توجه داشته باشید که در زمستان برای باز و بسته کردن آن بهدلیل جذب سرما توسط فلز، حتما باید با دستکش آن را لمس کرد. البته با پیشرفت تکنولوژی و تغییر جنس این عصاها به فیبر کربن، نحوه باز و بسته شدن آنها هم تغییر کرده است.
هدلامپ
شاید با خودتان بگویید ما که در روشنایی روز به کوه میرویم و برمیگردیم پس هد لامپ (Head Lamp) به چه درد میخورد؟ از آنجایی که ما به دل طبیعت میرویم و همه چیز قابل پیشبینی قطعی نیست، احتمال دارد به هر دلیلی برنامه طبق زمانبندی انجام نشود و شما با تاریکی هوا روبهرو شوید. پس حتما چراغ پیشانی یا هدلامپ با باتری اضافه همراه داشته باشید.
کیف کمکهای اولیه انفرادی
این کیف (First aid Kit) بیشتر شامل داروهای شخصی و داروهایی مثل قرص سرماخوردگی، استامینوفن، ضد تهوع و… به اضافه چسب زخم، پد ضدعفونی کننده، باند استریل، باند معمولی و باند (نوار) کشی با قیچی و سنجاق قفلی یا گیره، پتو نجات و سوت است.
پتو نجات (space blanket) خیلی سبک و کم حجم و جنسش شبیه یه زرورق آلومینیومی است که یک طرفش نقره ای و یک طرف طلایی رنگ باشد. سمت نقرهای به سمت بیرون برای انعکاس نور خورشید و زمانی که گرما خیلی زیاد است مثل کویر و تابستان استفاده میشود. سمت طلایی به سمت بیرون هم برای حفظ گرمای بدن در هوای سرد و مواقع اضطراری که کامل به دور شخص مصدوم پیچیده میشود کاربرد دارد.
یادتان باشد پتو نجات به راحتی سوراخ یا پاره میشود. پس حتما آن را داخل یک کیسه پارچهای بگذارید. این پتو معمولا هم یکبار مصرف است.
قبلتر اشاره کردم که چه چیزهایی در داخل کیف کمکهای اولیه قرار میدهند. البته موارد داخل این کیف میتواند بسته به تخصص فرد در زمینه پزشکی بیشتر هم بشود. ولی یادتان باشد هیچوقت برای کسی دارو تجویز نکنید چون شما نه دکتر هستید و نه از پیشزمینه فرد و داروهایی که استفاده کرده خبر دارید.
خوب است که تنفس مصنوعی و احیای قلبی را بلد باشید ولی اگر دورههای رسمی مثل هلال احمر را نگذراندهاید و مدرکی ندارید سعی کنید در صورت بروز مشکل فقط با اورژانس تماس بگیرید و کد اپراتور را هم بهخاطر بسپارید یا یادداشت کنید. هر سوالی را که میپرسد بدون دستپاچگی جواب دهید و کارهایی که میگوید را انجام دهید تا نیروهای امداد کوهستان (هلال احمر) و اورژانس برسند.
این را هم یادتان باشد که در خیلی از موارد مثل حادثه در اثر سقوط و شکستگیها حتی یک تکان کوچک و نابجا ممکن است باعث پارگی عصب و فلج شدن یا آسیب جدی به رگها و بافتهای بدن فرد شود.
کیف تعمیرات
علاوه بر کیف امداد و نجات فردی خوب است که چیزهایی مثل نخ و سوزن، ناخنگیر کوچک، قیچی تاشو کوچک و فندک و کبریت در یک پلاستیک یا محفظه که آب و رطوبت به آن نمیرسد همراهتان باشد. بعضیها هم باتری اضافه یا بند کفش اضافه و دکمه هم در این بسته که کیف تعمیرات (Repair Kit) نامیده میشود میگذراند.
بعضیها چاقو چندکاره دارند که آن را هم میتوان در این کیف گذاشت. ولی یادتان باشد یک چاقو دم دست هم داشته باشید که دسترسی سریع به آن داشته باشید.
یک پاوربانک خوب فول شارژ هم از واجبات است. چون بهخاطر آنتن ندادن در بعضی نقاط یا سرما باتری گوشی زودتر از حد انتظار تموم میشود. ولی با داشتن پاوربانک میتوانید گوشی را برای حداقل یک روز اضافه شارژ کنید تا اگر اتفاقی افتاد و گوشی آنتن داشت نگران تموم شدن شارژ باتری نباشید.
همیشه کاغذ و مداد یا خودکار هم همراهتان باشد. البته اگر هوا خیلی سرد باشد خودکار نمینویسه و اینجاست که مداد به دادتان میرسد.
یخ شکن
یخ شکن (Crampon) وسیلهای فلزی است که شاخکهای تیزی دارد تا به درون یخ فرو برود. این وسیله به زیر کفش بسته شده و چند نوع دارد. نوع خیلی ساده و سبک آن را شاید زمانهایی که برف میآید در دربند و درکه پای کسانی که برای رفتن به کافههای سنتی و خوردن صبحانه آمدهاند دیده باشید.
این نوع ابتدایی که شاید استاندارد هم نباشد با یک بند به زیر کفش دقیقا قبل از قسمت پاشنه و در داخل گودی وسط زیره کفش (مثلا پوتین) بسته میشود و ممکن است باعث کمردرد هم بشود. یک نوع دیگر شبیه به همین مدل با 4 شاخک استاندارد و تسمه برای بستن هم وجود دارد.
یک مدل زنجیری هم وجود دارد که واقعا مثل زنجیر چرخ است. مدل دیگر 6 شاخه است با شاخکهای بلندتر که کل زیر کفش به جز نوک کفش را میپوشاند و قابلیت تنظیم بیشتری هم دارد. در این مدل وزن بدن بین شاخکهای تقسیم شده و مشکلی در راه رفتن و تعادل ایجاد نمیکند.
مدل بعدی هم کاملا تخصصی است و به نام کرامپون شناخته میشود. این نوع فقط روی کفشهای خاصی که قبلا توضیح دادیم قابل نصب و فیکس شدن است. این مدل دو شاخک جلویی هم دارد که بیشتر برای یخنوردی استفاده میشود.
کلنگ کوهنوردی
در کوهنوردی کلنگ هم میزنیم؟ کلنگ کوهنوردی (Climbing/Alpine Axe) کلا از جنس فلز است و بهطور خاص برای صعودهای زمستانی که دیگر عصای کوهنوردی کاربرد ندارد و شما به وسیله دیگری که هم مقاومت بیشتری داشته باشد و هم درصورتی که نیاز به کندن برف یا شکستن یخ و گیر دادن نوک وسیله درون برف باشد، مناسب است.
کلنگ کوهنوردی یک سرش حالت تیغهای دارد که با ضربه به داخل برف رفته و گیر میکند. سر دیگر آن حالت بیلچهای دارد که برای کندن برف یا یخ استفاده میشود. برای مثال میتوان در شیب زیاد به کمک آن برای خود جای پا کند و شبیه پلکان درست کرد.
بند کلنگ داخل دسته قابلیت حرکت دارد. به همین دلیل هنگام حرکت میتوان بند را بالا آورد، قسمت بیلچهای را کف دست و نوک تیغهای را به سمت جلو قرار دارد و از دسته کلنگ مثل عصای کوهنوردی استفاده کرد. انتهای دسته در این حالت بهخاطر داشتن نوک تیز فلزی به راحتی درون برف فرو میرود.
برای استفاده از کلنگ کوهنوردی باید همیشه حواستان به خودتان و اطرافیانتان باشد تا آسیبی به کسی نرسد. سادهترین اتفاق پاره شدن شلوار یا لباس است. پس باید همیشه مراقب جهت قرار گرفتن نوک تیغهای کلنگ باشیم.
وقتی نیاز به استفاده از کلنگ نیست، کنار یا پشت کوله بسته میشود طوری که تیغهاش به طرف خودتان نباشد. در ضمن تیغه و انتهای کلنگ محافظ لاستیکی دارند که در هنگام استفاده نکردن میتوانید این محافظها رو بگذارید. کلنگ کوهنوردی واقعا وسیله مفیدی است که میتواند به راحتی جان شما رو حفظ کند.
وسیله دیگری که شبیه کلنگ کوهنوردی است ولی کاربرد خیلی فنیتری دارد و فقط میخواهم با اسمش آسنا شوید، تبر یخنوردی (ice axes) است. این تبر با تبرهایی که تا الان میشناسید خیلی فرق دارد.
البته تبر یخنوردی مثل کلنگ کوهنوردی تکی نیست و بهصورت جفت و به همراه کرامپون برای یخنوردی استفاده میشود. یخنوردی مثل سنگنوردی و غارنوردی حتما نیازمند آموزش و استفاده از وسایل تخصصیتری مثل طناب کوهنوردی، هارنس، انواع کارابین و پیچ یخ و خیلی از لوازم فنی دیگر است.
وسیله دیگری که در صعودهای حرفهای مثل بعضی از برنامههای خاص زمستانی که افراد از یخچالها عبور میکنند یا احتمال ریزش سنگ و… وجود دارد یا یخنوردی و سنگنوردی و غارنوردی از کلاه ایمنی (هلمت) کوهنوردی استفاده میشود که از آسیب به سر جلوگیری میکند. کلاه ایمنی هم طبق نوع فعالیت انواع مختلفی دارد.
بیل برف
تا از بحث وسایل صعود زمستانی خیلی دور نشدیم و در مورد کلنگ و تبر صجبت کردیم یک وسیله کاربردی دیگر را هم معرفی کنم به نام بیل برف. این وسیله هم انواع مختلفی دارد و برای سبکی، جنسش از آلومینویم است. این وسیله دسته کوتاه جمع شونده شبیه به جارو برقی دارد و در بعضی مدلها قسمت بیل از پلاستیکهای فوق فشرده و طلقمانند است. در مدلهای خیلی جدید از کربن فشرده هم برای ساخت آن استفاده میشود. این دو قسمت قابل جدا شدن هستند تا حمل و جابجایی آن راحتتر باشد.
کاربرد بیل برف (Snow/Avalanche Shovel) همانطور که از اسمش مشخص است برای کندن برف است. البته نه برفی که یخ زده باشه. از این وسیله بیشتر برای آماده کردن محل چادر و کمپ استفاده میشود تا حجم زیادی از برف را در زمان کوتاهی جابجا کنیم. در امداد و نجات هم برای کنار زدن برف و پیدا کردن افراد مدفون زیر بهمن از این وسیله استفاده میشود.
البته میتوان با این بیل خانه برفی شبیه خانههای اسکیموها هم درست کرد. جالب است بدانید که یک کلاس آموزشی جداگانه برای این کار وجود دارد و حتی اره برف (snow saw) هم داریم. پس تا الان دیدیم که کوهنوردی بیل و کلنگ هم دارد و در مراحل پیشرفتهتر تبر و اره و انواع پیچ و میخ.
چادر
چادر قطعا اهمیت زیادی دارد چرا که خانه ماست. چادر کوهنوردی و طبیعتگردی با هم متفاوت است و حتی در کوهنوردی بسته به ارتفاع صعود و زمان باز چادرهای مختلفی وجود دارد. فرق عمده بین چادر طبیعتگردی و کوهنوردی در اندازه و ارتفاع است. البته جنس پایهها و مدل برپا کردن و یک سری جزییات دیگر هم متفاوت است.
چادر کوهنوردی ارتفاع کمی دارد و زیاد جادار (معمولا تک نفره یا دو نفره) نیست. چون قرار است هم خودمان حملش کنیم و نمیشود وزنش زیاد باشد و هم موقع وزش باد شدید در ارتفاع و بارندگی نباید خم بشود. هرچه ارتفاع کمتر و شکلش آیرودینامیکتر باشد در برابر باد مقاومتر است. پس انتظار راحتی زیادی نداشته باشید چون فقط میتوان نیمخیز وارد آن شد و نشست یا خوابید.
تیرکهای چادر کوهنوردی از هم جدا میشوند و معمولا از جنس آلومینیوم و آلیاژهای آن هستند تا هم انعطافپذیر و هم سبک و مقاوم باشند. چادر کوهنوردی دو لایه دارد تا در برابر بارندگی مقاومت داشته باشد و اگر هم تابستان بود از یک لایه که معمولا یک بخش توری یا پنجرهدار است هوا ردوبدل بشود. این چادر با میخهای سبک و مقاوم و همینطور طناب ها مهار میشود.
زیرانداز
بعد از برپا کردن چادر اول باید زیرانداز را کف آن پهن کنید. چون اگر زیرتان گرم نیاشد تا صبح خواب راحتی نخواهید داشت. بههمین دلیل از زیراندازهای عایق مثل انواع فوم که هر روز هم پیشرفتهتر، سبکتر و تخصصیتر میشوند استفاده میکنیم. یعنی ممکن است زیرمان برف و یخ یا حتی خیس باشد ولی سرما و رطوبت به بدن ما نمیرسد.
اندازه زیرانداز کوهنوردی فقط به اندازه یک نفر در حالت دراز کشیده است. پس فکر غلتزدن با کیسه خواب روی زیرانداز را نمیتوانید بکنید. ضمن اینکه همانطور که گفتم چادر کوهنوردی هم خیلی جادار نیست. البته زیرانداز نشستن هم داریم که خیلی کوچک است و فقط برای نشستن یک نفر کافی است.
کیسه خواب
کیسهخواب هم از نظر جنس و هم بازه دمایی قابل استفاده انواع مختلفی دارد. جنس درون کیسهخواب از پرهای ریز یا الیاف مصنوعی است. کیسهخوابهایی که برای فصلهای گرم یا فصل زمستان استفاده میشوند با هم از لحاظ اندازه و وزن هم تفاوت دارند.
قبلا کیسه خوابهای پر چون گرمای بیشتری دارند فقط برای زمستان استفاده میشدند ولی امروزه الیاف مصنوعی جدیدی هم تولید شدهاند که نسبت به قبل خیلی گرمتر هستند.
روی کیسه خواب یک سری دما نوشته شده که یکی حداقل دمای قابل استفاده (extrem)، یکی دمای راحتی (comfort) و دیگری دمای حداکثر (maximum) است. حداقل دمای استفاده یعنی در آن دما با این کیسه خواب زنده میمانید. ولی خواب راحتی نخواهید داشت. حداکثر دمای قابل استفاده هم یعنی اگر دمای محیط بیشتر از آن باشد گرمتان میشود. ولی مهم نیست میتوان زیپ را باز کرد. جالب است بدانید که وزن و حجم هم متناسب با این موارد است.
یک نوع کیسه خواب دیگر به نام کیسهخواب اضطراری یا بیواک هم وجود دارد که فقط برای زنده ماندن کفایت میکند و نه خواب راحت. این کیسه خواب کوچک و سبک است و میتوان آن را به راحتی در کوله حمله گذاشت.
کیسهخواب به هیچ عنوان نباید خیس بشود؛ چه موقع حمل چه وقتی داخل چادر آن را از کاور در آوردید وگرنه خواب درستی نخواهید داشت. به همین دلیل کیسه خواب داخل کوله قرار میگیرد و اگر باز آن را درون یک کاور ضد آب دیگر هم قرار بدهید دیگر خیالتان راحت راحت میشود..
یک وسیله دیگر هم برای برنامههای زمستانی در هوای سرد با شبمانی به نام جوراب پر که مثل پاپوش است وجود دارد. داخل آن پر است و به گرم شدن پا درون کیسهخواب کمک میکند.
وسایل آشپزی
وسایل آشپزی یعننی وسایلی مثل گاز، قابلمه، تابه، کتری، ظروف دردار، لیوان، قاشق، چنگال و نمکدان و … . همه این وسایل یک ویژگی مشترک دارند. آن هم اینکه باید کوچک و سبک باشند و تا جایی که میشود به داخل یکدیگر بروند یا قطعاتشان از هم جدا شود تا فضای کمتری بگیرند.
اول برویم سراغ گاز کوهنوردی (backpacking stove) که وسیله ما برای پختوپز و گرم کردن و درست کردن آب جوش است. یک نکته هم بگویم که ما کلا در طبیعت آتش روشن نمیکنیم و فقط از گاز استفاده میکنیم.
در گاز کوهنوردی قسمت سر شعله از کپسول گاز جدا میشود. در بعضی مدلها سرشعله مستقیم روی کپسول قرار میگیرد و با چرخاندن سفت می شود. در بعضی مدلها هم کپسول با یک شلنگ رابط به سرشعله وصل میشود و سر شعله خودش پایه دارد و روی زمین قرار میگیرد.
از نظر سوخت گاز کوهنوردی به دو نوع سوخت با گاز مایع و سوخت مایع (مثل بنزین) تقسیم میشود. در کشور ما معمولا از سوخت گاز استفاده میکنند. چرا که برای خرید در دسترس است. البته ترکیب گاز داخل کپسول گاز کوهنوردی با گاز شهری متفاوت و مخلوطی از بوتان و پروپان است. به همین دلیل قیمت آن هم بیشتر است. در ارتفاع بالا مثلا بیشتر از 3000 متر میزان اکسیژن کمتر میشود و گاز شما با کپسول معمولی اصلا روشن نمیشود.
یک گیره آلومینومی مخصوص هم وجود دارد که خیلی کاربردی است و برای نگه داشتن و برداشتن قابلمه یا تابه استفاده میشود. این گیره شبیه به انبردست است و پیشنهاد میکنم حتما یکی از آن را داشته باشید.
ظروف دردار پلاستیکی مناسب برای کوهنوردی جنس مقاوم و سبکی دارند. قاشق و چنگال و لیوان هم از دو جنس پلاستیکی مقاوم و فلزی هستند که اگر فلزی باشند باز هم دستههای آنها پلاستیکیاند تا در سرما دست را اذیت نکنند و البته تاشو هم هستند.
چاقو کوهنوردی یک بحث تخصصی است و حتی یک سری چاقو خاص برای بریدن طناب کوهنوردی داریم. ولی بهطور معمول یک چاقو تاشو کوچک کار شما را راه خواهد انداخت. البته برای غذا خوردن هم چاقو پلاستیکی داریم که بعضی وقتها روی چنگال قرار داده شدند.
تا اینجا خیلی از وسایل لازم را گفتم ولی تا دلتان بخواهد وسایل کوهنوردی وجود دارد که میتوان به این لیست اضافه کرد. مثلا وسایلی که برای جهتیابی استفاده میشود مثل GPS یا وسایل فنی مثل انواع طناب (climbing rope) و هارنس (Harness) و کارابین (carabiners) که میتوانید در مورد هر کدام از آنها بیشتر در اینترنت بخوانید.
قبل از هر چیزی اگر به طبیعت و کوهنوردی علاقهمند هستید اول در دورههای کوهپیمایی فدراسیون کوهنوردی شرکت کنید تا آموزشهای اولیه مثل اصول گامبرداری و تنفس و شناخت وسایل کوهنوردی و مقدمات عملی را بگذرانید. بعد با یک گروه کوهنوردی خوب که بعضی به آنها باشگاه میگویند آشنا شوید و با آنها به کوهنوردی بروید. بعد هم کمکم با مشورت مربیها وسایلتان را تکمیل کنید.
بعد از این با دورههای آموزشی و افراد بیشتری آشنا میشوید که ممکن است به سمت یک رشته تخصصی خاص مثل سنگنوری، یخنوردی و غارنوردی یا حتی امداد و نجات کوهستان بیشتر علاقهمند بشوید و سراغ دورههای تخصصی بروید. ممکن است در آخر هم خودتان در دورههای مربیگری شرکت کنید و به افراد دیگر آموزش بدهید.
امیدوارم این مقاله برای شما مفید باشد و باعث بشود اهمیت بیشتری به ایمنی و حفظ سلامتی خودتان در طبیعت و کوهنوردی بدهید تا از این ورزش زیبا با کمترین خطر بیشترین لذت رو ببرید. اگر شما هم اهل کوهنوردی هستید حتما نظر و تجربه خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.
به دلیل علاقه زیادی که از کودکی به حیوانات و محیط زیست داشتم در مقطع کارشناسی ارشد تغییر رشته دادم و در رشته محیط زیست، گرایش زیستگاه ها و تنوع زیستی در دانشکده علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد ادامه تحصیل دادم. معرفی و تشویق من به ادامه تحصیل در این رشته توسط اساتید دوره راهنمایان طبیعت گردی موسسه ارسباران در سال ۹۳ صورت گرفت که از همه شون بابت این راهنمایی متشکرم. بعد از اون هم در دوره تخصصی پرنده نگری شرکت کردم که با دوستان خوبم که ایده اولیه ایجاد باشگاه پرنده نگری رو دادند و الان هیات موسس هستند آشنا شدم. قبلا کوهنوردی نقش پر رنگی تو زندگیم داشت ولی به تدریج کمرنگ تر شد. اون زمان رسیدن به قله بدون توجه به مسیر و صرفا صعود برام مهم بود ولی بعدها متوجه شدم توجه به مسیر خودش اصل برنامه است و بعدا هم پرنده نگری شد هدف با چاشنی عکاسی آماتور. بجز یک سال که در حوزه نفت مشغول بودم تا الان در زمینه گردشگری و همکاری با آژانس های مسافرتی و راهنمای تور ورودی فعالیت کردم.