پارک جمشیدیه از معروفترین پارکهای تهران است. اینجا یکی از زیباترین پارکهای تهران است که کامران دیبا بزرگ ترین معمار معاصر ایرانی آن را ساخته است. در ضمن یکی از ایستگاههای محبوب برای کوهنوردان مبتدی قبل از سعود به قلههای اطراف تهران. تندیسها و مجسمههای سنگی زیبای این پارک به دست مهندس ناصر هوشمند وزیری ساخته شدهاند. اینجا بدون شک یکی از زیباترین پارک ایران در فصلهای پاییز و زمستان است.
جمشیدیه در منطقه نیاوران تهران است. از سه راه میشود به بوستان جمشیدیه تهران رفت:
چگونه با مترو به پارک جمشیدیه برویم: نزدیک ترین ایستگاه مترو به پارک جمشیدیه ایستگاه تجریش در خط یک مترو است. به این ایستگاه بروید؛ بعد که پیاده شدید تاکسیها شما را به پارک میبرند.
رفتن به پارک با اتوبوس و تاکسی: تاکسیها و اتوبوسهای تهران از همه جای شهر به تجریش میآیند. میتوانید خودتان را به تجریش برسانید و بعد با تاکسیهای میدان قدس به پارک بروید.
رفتن با وسیله شخصی: از بزرگراه صدر وارد بلوار کامرانیه شوید. بعد از خیابان فریماه، به خیابان فیضیه بروید. آنقدر ادامه بدهید که خیابان امیدوار را ببینید. بعدش هم به پارک سنگی جمشیدیه میرسید.
جمشیدیه پارکینگ هم دارد. در پارکینگ فیضیه یا جمشیدیه ۲۵۰ ماشین جا میشوند. میشود از ساعت ۶ صبح تا ۱۲ شب در این پارک گشت زد.
شماره تلفن پارک جمشیدیه: 02122277793
بله. در حال حاضر هیچ محدودیتی برای بازدید از پارک وجود ندارد. ولی توصیه ما این است که حتما موقع رفتن به پارک همه موارد بهداشتی را رعایت کنید. حتما ماسک و اسپری الکل همراه داشته باشید و تا جای ممکن هم فاصله امن را با دیگرا رعایت کنید.
تندیسها و مجسمههای پارک جمشیدیه: یکی از دلایل محبوبیت این پارک تندیسها و ماکتها و مجسمههایی است که در این پارک ساخته شده. تقریباً همهی آثاری که در این پارک میبینید را مهندس ناصر هوشمند وزیری ساخته است. مردی که عاشق شاهنامه و اسطورههای ایرانی است و در ضمن یکی از اولین هنرمندان ایرانی است که هنرمجسمهسازی با سنگ را به طور آکادمیک در ایران دنبال کرده است.
از همان ابتدا که وارد پارک میشوید میتوانید آثار دست وزیری را ببینید.
در ورودی یک نمای کف پای سیمانی و بزرگ میبینید که سالهاست همانجا جا خوش کرده. آبخوری پارک هم شکل جالبی دارد. دو دست پایین شیر آب هستند و انگار یک نفر دستش را برای آب خوردن زیر شیر گرفته است.
بیشتر بخوانید: غارموزه وزیری – جایی که جادوی غصهها هنوز زنده است
در پارک نگارستان و آمفیتئاتر هم هست. بعضی وقتها گروههای مختلف اینجا میآیند و مراسم فرهنگی برگزار میکنند.
در جمشیدیه تا دلتان بخواهد آلاچیق وجود دارد. حتی در بالاترین جاهای پارک هم چند آلاچیق زیبا ساختهاند.
به بالا و انتهای پارک که بروید، یک مجسمه فلزی عقاب خیلی بزرگ میبینید که واقعا حیرتانگیز است. از آنجا میشود همه شهر را دید. منظره عقاب جمشیدیه شبیه به بام تهران در ولنجک است. این عقاب را هم مهندس وزیری ساخته است.
بوستان فردوسی: پارک جمشیدیه به قدری بزرگ است که داخل خودش یک بوستان هم دارد که به بوستان فردوسی معروف شده است. این بوستان که حدوداً شانزده هکتار مساحت دارد، همیشه پر از گلهای تازه فصل است. برای همین پیشنهاد میکنیم برای دیدن گلها و قدم زدن میانشان حتما از وسط این بوستان عبور کنید.
حیف است به جمشیدیه بروید و قله کلکچال را نبینید. فاصله پارک جمشیدیه تا کلکچال ۷ کیلومتر است و حدودا ۲ راه در پیش دارید. اینجا یکی از مسیرهای اصلی صعود به کلکچال است.
مسیر کوهنوردی کلکچال از جمشیدیه شروع میشود. ارتفاع پارک از سطخ دریا ۱۸۳۰ متر است. بعد از اینکه دو ساعتی مسیرتان را ادامه دادید، به پناهگاه کلکچال میرسید. در مسیرتان سه ایستگاه میبینید که کافه دارند و میشود در آن ها مدتی استراحت کرد. قبل از رسیدن به پناهگاه، تپه نورالشهدا را هم میبینید.
در تپه هشت شهید گمنام دفن شدهاند. برای همین بعضی وقتها در آن مراسم مذهبی برگزار میشود.
بیشتر بخوانید: پارک آب و آتش ؛ شبی خاطرهانگیز کنار فواره های آب و آتش
پناهگاه کلکچال خیلی مجهز و کامل است و همه چیز در آن پیدا میشود. سرویس بهداشتی، نمازخانه، بوفه و سالن غذاخوری، از امکانات پناهگاه کلکچال هستند.
راستی درباره آنتن دادن موبایل هم نگران نباشید. در مسیر کوهنوردی کلکچال موبایل به خوبی آنتن میدهد. فقط بعضی نقطهها آنتن ندارند ولی در کل مشکلی از این بابت نیست.
در نهایت هم قله کلکچال انتظارتان را میکشد. اینجا ۳۳۵۰ متر ارتفاع دارد.
جمشیدیه در همه فصلها زیباست، اما در نیمه دوم سال خیلی رویایی میشود. وقتی برگهای درختان نارون، چنار و تبریزی روی زمین میریزد یا برف روی آنها مینشیند، مناظری شکل میگیرند که مثلشان را در کمتر جایی از تهران میشود پیدا کرد.
پارک در پاییز خیلی شلوغ میشود. چون اینجا شمال تهران است و کافههای دنج و لوکس اطراف پارک زیاد هستند، خیلیها قرارهایشان را در این پارک میگذارند.
اما بهترین زمان برای سفر به پارک جمشیدیه چه زمانی است؟ قطعا پاییز! پاییز اینقدر اینجا هزار رنگ میشود که اگر تا به حال فقط در بهار پارک را دیدهاید شگفتزده خواهید شد.
جمشیدیه چند رستوران دارد که بعضیهایشان محلی و سنتی هستند. در بالای پارک، یک رستوران متروکه هست که سالهاست تعطیل شده و میگویند جنها در آن زندگی میکنند. احتمالاً بازدید از این محل در روزهای سرد زمستان برای کسانی که عاشق داستانهای ترسناک هستند لذتبخش است. فقط یادتان باشد توصیه ما در پینورست این است که همیشه قبل از ماجراجویی اجازه بگیرید. اینجا ملک خصوصی است و ورود به داخل ساختمان ممنوع است.
رستوران کردستان، آهنگهای کردی میگذارد و غذاهای ایرانی سرو میکند. اما اینجا رستوران معروفتری دارد.
کافه و رستوران جمشیدیه در مرکز پارک است و هر چه بخواهید در آن پیدا میکنید. یک پل هوایی اینجا هست که از روی آن عبور میکنید و وارد رستوران میشوید. پل هوایی منظره زیبایی ایجاد کرده و واقعا رویایی است.
رستوران جمشیدیه غذاهای خوبی دارد، اما قیمتهایش کمی گران هستند. اینجا قهوه و میانوعده هم پیدا میشود.
رستوران آذربایجان هم همان نزدیکی در کنار در ورودی شماره ۴ پارک قرار گرفته است. غذاهای این رستوران هم واقعا خوشمزه هستند.
زمینهایی که الان پارک جمشیدیه رویش قرار گرفته متعلق به قوم دولو بوده است. دولوها به خاندان قاجار تعلق داشتند و برای همین ثروتمند بودند. زمینی که حالا پارک در آن است، به نام جمشید دولو سند خورده. برای همین است که به آن جمشیدیه میگویند.
وقتی این زمینها در نهایت به حکومت ایران تحویل داده شد، فرح پهلوی تصمیم گرفت اینجا به خانه سالمندان تبدیل شود. اما در نهایت سال ۱۳۵۶ بود که پارک برای عموم قابل استفاده شد.
پارک جمشیدیه شمالیترین پارک تهران است و در نتیجه قرار گرفتنش در این منطقه کوهپایهای، در اکثر فصلهای سال شبیه بهشتی زمینی است. به خصوص به خاطر استفادهی جذابش از سنگها و صخرهها که این پارک را از بیشتر پارکهای ایرانی متمایز کرده است و به آن حال و هوایی متفاوت و اروپایی داده است.
بیشتر بخوانید: پارک کوروش کجاست – پارکی پر از حس نوستالژی و زمین بازیهای پرخاطره
جمشیدیه بعدها بزرگتر هم شد. سال ۱۳۷۴، شانزده هکتار دیگر به پارک اضافه کردند و اسمش را فردوسی گذاشتند. جمشیدیه از بهترین پارکهای تهران است و بعد از پارک ملت، بیشترین محبوبیت را دارد.
اینجا را کامران طباطبایی دیبا طراحی کرده. فردی از خاندان طباطباییها که در تبریز زندگی میکردند. آقای طباطبایی دانشآموخته دانشگاه هاروارد آمریکاست و یکی از مشهورترین معماران ایرانی است که به خاطر استفاده از الگوهای ایرانی اسلامی در معماری مدرن به شهرت جهانی دست پیدا کرده است.
اگر اسمش برایتان آشناست عجیب نیست چون او طراح بعضی از زیباترین بناهای مدرن ایران مثل موزهی هنرهای معاصر و فرهنگسرای نیاوران است. او در ضمن فرهنگسرای شفق و پارک شفق یوسفآباد را طراحی کرده که اولین فرهنگسرای ایران است.
اگر به جمشیدیه رفتید شاید بدتان نیاید به چند دیدنی همان اطراف هم سری بزنید. رستورانهای جالب؟ دیدنیهای تاریخی و موزهها؟ برنامهی یک روزه برای گردش؟ حتی اگر از شهرهای دیگر به تهران میآیید بدتان نیاید ماندنتان را طولانیتر کنید و با اجاره ویلا جادار در همان نزدیکی جاهای بیشتری را هم ببینید.
این مجموعه از کاخها در زمان ناصرالدین شاه ساخته شده و به کاخ صاحبقرانیه هم معروف است. در زمان پهلوی دوم بود که این کاخ بازسازی شد و به صورت امروزیاش در آمد. این کاخ معروف مورد توجه سیاحان اروپایی هم بود و کسانی که به دیدار ناصرالدین شاه میرفتند در موردش بارها نوشتهاند.
این رستوران کوچک سر تقاطع خیابان امیدوار و خیابان ۲۴ قرار گرفته. خیابان امیدوار همان خیابانی است که به پارک جمشیدیه ختم میشود. اینجا علاوه بر این که ساندویچهای دهه شصتی سرو میشود فضا و دکارسیون هم حسابی نوستالژیک است و آدم را میبرد به حال و هوای دهه شصت.